تیامتیام، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

تیام نابغه ی کوچک آسمانی

مسابقه بادبادکها اولین تجربه ی کار گروهی 3 نفره

چند روز مونده بود به روز جهانی کودک از طرف مهد کودکت اعلام کردن که در روز جهانی کودک علاوه بر جشن؛ مسابقه ی بادبادکها هم در مهد برگزار میشه و به بهترین کایت جایزه تعلق میگیره وهدف فقط همکاری والدین با بچه هاس؛این بابادکها به هوا فرستاده نمیشن وجنبه ی تزئینی دارن  من و بابایی رفتیم تو فکر که چی درست کنیم؟بابایی گفت : دخترم باید جایزه رو ببره.بابایی فکرش این بود که بادبادک مدل زنبور درست کنیم اما چون الگویی نداشت کایتی که مد نظر من بود درست کردیم دقیقا دو شب براش تایم گذاشتیم کلی وسایل خریده بودیم و بعد از کلی سختگیری من وبابایی بالاخره پروزه به پایان رسید؛گلکم چقدر ذوق میکردی و چقدر خوشحال بودی و طبق معمو...
29 مهر 1392

معطوف شدن توجهات

مامانی دختر گلم ببخشید که انقدر خاطرات تورو نامنظم مینویسم آخه من یه کوچولو دیر شروع کردم به نوشتن وب خاطرات واینکه دخترم یه مادر شاغل مسًولیت بیشتری نسبت به یه مادر خانه دار،داره وگاهی اوقات پیش میاد که به یه سری از برنامه هاش اصلا نرسه.نازنینم خیلی دوستت دارم داری روز به روز بزرگتر باهوش تر و زیباتر میشی و من از لحظه به لحظه شکفتنت لذت میبرم گاهی اوقات یه حرفایی میزنی یا یه کارایی میکنی که همه مثحیر میشن.هرجا میبرمت همه ی توجهشون سمت تو معطوف میشه یکی از موهات میگه : وای خانم چقدر موهاش نازه مثل عروسکاس ویه موقع هایی هم طاقت نمیارن و میپرسن ببخشید خانم موهای شما که صافه موهای دخترتون به کی رفته؟بعد خودشون جواب میدن حتما به پدرش ومن ه...
17 مهر 1392
1